#هویت_طلبگی

هویت طلبگی و معنای تفقه و انذار
آیۀ نفر بیانگر هویت طلبگی است:

«و ما کان المُؤمِنونَ لِیَنفِروا کافّهً فَلَو لا نَفَرَ مِن کُلّ فِرقَهٍ مِنهُم طائِفَهٌ لِیَتَفَقَّهوا فی الدّینِ و لِیُنذِرُوا قَومَهُم إذا رَجَعوا إلَیهِم لَعَلَّهُم یَحذَرُونَ» (آیۀ ۱۲۲، از سورۀ ۹: التوبه)

اما لازم است معنای دقیق تفقه و انذار دانسته شود.

تفقه را به فهم عمیق ترجمه کرده‌اند که نگاه خردنگر را تداعی می‌کند و «تفقه در دین» به معنای «فهم عمیق از دین» تفسیر شده است.

اما این تفسیر از تفقه صحیح نیست!

«فقه» با «فهق» در اشتقاق کبیر مشترکند: فــقـــه    و    فــهـــق
معنای فهق: امتلأ حتی صار ینصبّ یعنی لبریز شد.

«فقه» با «فهم» در اشتقاق اکبر مشترکند و مزیت فقه بر فهم داشتن حرف قاف است.
حرف قاف دال بر معنای احاطه است و بنابراین فقه، عبارت است از فهمی که محیط بر موضوع باشد که هم نگاه خرد‌نگر را شامل میشود و هم نگاه کلان‌نگر را.

 

بنابراین تفقه به معنای فهمی محیط بر موضوع است که جان را لبریز از معرفت کرده باشد.

بنابراین لیتفقهوا فی الدین یعنی:

دین در دلهای آنها جای بگیرد و قلوب آنها را از معارف خود لبریز کند.[۲]

 

 آیه کریمه قرآن به تمام این عناصر دلالت دارد منتها یا به دلالت التزامی و یا به دلالت مطابقی که وقتی امر به تفقه در دین می‌کند همان عرصۀ بیکران و گسترده از علم را فراروی انسان قرار می‌دهد. وقتی رسالت انذار را مطرح می‌کند اگر طلبه به رسالت انذار عشق نورزد در آن موفق نخواهد بود و رسالت انذار ارزشمندترین رسالتی است که هر انسانی در هر جایگاهی ممکن است داشته باشد. در جای دیگر داریم: «و من أحسن قولاً ممن دعا إلی الله». انذار یک نوع دعوت إلی‌الله است. شدت ارزشمندی این رسالت باید تمام وجود طلبه را فرا بگیرد و از طرف دیگر: «ذات نایافته از هستی‌بخش/ کی تواند که شود هستی‌بخش».

کسی که خود انذار نشده و خائف از پروردگار و اهل خشیت نباشد، پدیده خنده‌داری است که بخواهد منذر دیگران باشد. در حالیکه در پزشکی این‌طور نیست و پزشک می‌تواند به شما توصیه کند که مثلاً سیگار نکش ولی خود او سیگار بکشد و شما ممکن است این توصیه را از او بپذیری ولی به عملکرد او کاری نداشته باشی. چون در اینجا صرفاً علم رد و بدل می‌شود ولی در طلبگی ایمان است که رد و بدل می‌شود. اگر کسی خودش ایمان نداشته باشد و مؤمنانه عمل نکند توصیۀ او به ایمان مورد تردید قرار می‌گیرد. پس به صورت‌های مختلف می‌توان از آیه نفر استفاده کرد.

پی نوشت ها:

[۱]– رسالت یعنی فلسفۀ وجودی یک سازمان یا برنامه.

ذکر این نکته خالی از لطف نیست که هر برنامه‌ای یک رسالت بیشتر نمیتواند داشته باشد. بله، اهداف کلان که مقدمه دستیابی به رسالت هستند میتوانند متکثر باشند.

تفاوت رسالت و اهداف کلان همانند تفاوت بین غایت فاعل و غایت فعل است.

[۲]– و اگر اینطور شد همان علمی می شود که امیرالمومنین علیه السلام در خطبۀ شقشقیه فرمودند: ینحدر عنّی السیل و لایرقی إلی الطیر یعنی سیل علم از بلندای من سرازیر شده است و هیچ پرندۀ تیزپروازی به اوج من نمی رسد.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.